تاريخ: دوشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۵ ساعت: 12:0
وقتی قلب ها درکنار هم و برای هم می تپد
وقتی آسمان دلت گرم و دل نواز است
وقتی دنیایت دنیایش می شود
وقتی دریای آرامشت موج میزند
عاشق و راهیش می شوی
هم بازی لحظه های تنهاییش می شوی
او تو می شود
و
تو او می شوی
تاريخ: جمعه هفتم آبان ۱۳۹۵ ساعت: 12:6
دور وبرش خالی شده بود
غارغار کلاغ های سیاه و هاپ هاپ سگان ولگرد حالش را بهم
می ریخت .فضای بیهوده اتاق برایش دقیقه های اضافه می زد ،
سوت پایانی در کار نبود او بود و یک دنیا حریف شکست ناپذیر و نابرابر
تماشاگران همه او را تشویق می کردند و برایش هورا می کشیدند
و او هم بیشتر تنه می زد
چاره ای نداشت باید می افتاد تا راحتش بگذارند همه هم همین را
می خواستند
اینجا مقاومت یعنی تمسخر عده ای ابله .
گاهی انتهای تنهایی یعنی خوشبختی ...
دنیایی پر از رنگ ولعاب ساخته ی دست بشر.آه که سرم گیچ رفت
خدایا کجایی ؟